jeudi 14 février 2013

جمال صفری: زندگینامه دکتر محمد مصدق، قسمت شصت و سوم







                           26 خرداد، بمناسبت صد  و سیُ امین سالگرد تولّد دکترمحمّدمصدّق

                                        «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (63)

رضاخان با حمایت انگلیس پس از کودتای 3 اسفند 1299 بتدریج  و" مقتدرانه " با  دردست گرفتن قدرت بلامنازعه در شکل گیری مجلس پنجم  (1302-‏‏1304) و نقض قانون اساسی ، برای تغییرسلطنت و انقراض سلسلۀ قاجاریه نقش اساسی را ایفا نمود . او ، نظامیان و هوادارانش با دخالت درانتخابات مجلس دورۀ پنجم تقنینیه اکثریت نمایندگان خود را وارد مجلس نمودند وسرانجام  یکی از ‏قدرتمند‌ترین نهاد مشروطه را در اختیارخود درآوردند. باعتقاد یحیی دولت‌آبادی وعبدالله مستوفی« سردارسپه درصدد بود بدین‌وسیله ‏‏مقدّمۀ برقراری سلطنت خود را فراهم آورد؛ یعنی ابتدا با خلع احمدشاه و انقراض سلسلۀ قاجار توسّط مجلس، رژیم ‏‏جمهوری را با ریاست‌جمهوری خود در ایران برقرار سازد و پس از مدّتی، به بهانۀ عدم آمادگی جامعۀ ایران برای ‏‏حکومت جمهوری، دوباره رژیم سلطنتی را در ایران احیا کند و این‌بار با به‌کارگیری اهرمهای قدرت، سلطنت را خود ‏‏او به‌دست گیرد‎»(1 ) ‎و مستوفی می افزاید:« بعد ازمراجعت ( رضا خان ) ازسفرمشایعت شاه، وتمشیت کارهای عمومی کشوروسفری به آذربایجان تغییر طرز حکومت را محرمانه،  با خواص خود از نظامیان و وکلائی که با اوهمدست شده بودند، به میان گذاشته، و از رؤسای  آنها قول مساعد گرفت، و بلافاصله انتخابات را با سلیقه ونظرات لیدرها، که هم خیالان خود را باو معرفی کردند، بانجام برساند.» (2 ) وهچنین مدرّس با مخالفت شدید خود «با سیلی ای که ازطرف یکی از نمایندگان اکثریت به لیدراقلیت سید حسن مدرّس نواخته شد» باعث واکنش شدید مردم وافکارعمومی به پشتیبانی ازمدرّس شد ومردم تظاهراتی برعلیه جمهوریخوان و عمل آن نماینده  در خارج از مجلس نمودند.‏

 دردورۀ پنجم مجلس شورای ملّی به دلیل انحلال سلطنت قاجاریه که  یکی از مهمترین ادوار مجلس  بود ، مخالفت اقلیت مجلس به رهبری مدرّس  وهچنین  دکترمصدّق ، سيدحسن تقى زاده،  حسين علاء، مدرّس و حاجى ميرزايحيى دولت آبادى با کودتای رضاخان برعلیه قانون اساسی برای انحلال  سلطنت  قاجاریه و نطق  تاریخی دکتر مصدّق در جلسۀ 9 آبان‌ماه 1304  که شجاعانه  با پیش‌بینی ژرف خود عواقب خلع احمدشاه از سلطنت و انقراض سلسلۀ قاجاریه و جانشین شدن رضاخان سردار سپه را  ‏ گوشزد و هشدار داد. .

ملک‌الشعرا بهارکه در آن روز تاریخی نيز به توصيۀ دوستان و از بيم سوءقصدى ديگر در خانه نشست و در مجلس حضور پيدا نكرد ،  ﺟﻮّ ﺗﺮس و وﺣﺸﺖ   آنزمان را ﭼﻨﯿﻦ  ﻧﻮﺷﺘﻪ اﺳﺖ : ﺟﺴﺪ واﻋﻆ ﻗﺰوﯾنی ﻫﻨﻮزﺗﺎزه ﺑﻮد( واﻋﻆ ﻗﺰوﯾنی اﺷﺘﺒﺎهی ﺑﻪ ﺟﺎی ﻣﻠک اﻟﺸﻌﺮای ﺑﻬﺎر در روز هفتم آبان ماه ۱۳۰۴ ترور شد) ﻫﻮل و رﻋﺐ و ﺑﻬﺖ، ﺷﺠﺎع ﺗﺮﯾﻦ اﻓﺮاد را آزار می داد. ﭘﯿﺪا ﺑﻮد ﮐﻪ ﮐﺎر از ﮐﺎرﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﻫﺸﺖ ﻧﻪ ﻧﻔﺮ در اﻧﺒﻮه ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﻫﻨﻮز ﺗﻮاﻧﺎئی داﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻘﻼّ ﮐﻨﻨﺪ، ﻓﮑﺮی ﺑﯿﺎﻧﺪﯾﺸﻨﺪ، ﺑﺎ ﻫﻢ درﻧﻬﺎﯾﺖ ﯾأس و آراﻣش واﺧﺘﺼﺎر ﺷﻮری ﺑﻨﻤﺎﯾﻨﺪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮد؟ اﮐﺜﺮﯾﺖ را رﺑﻮده ﺑﻮدﻧﺪ. دوﻟﺖ دردﺳتی ﻧﻮﯾﺪ و در دﺳتی وﻋﯿﺪ و ﺗﻬﺪﯾﺪ داﺷﺖ. ﮐﻮآن ﺷﯿﺮ ﻣﺮد و آزاده ای ﮐﻪ ﺑﺪاﻧﺪ و درک ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﯾﻒ ﻫﻢ ازﻣﺎ می ﺗﺮﺳﺪ، ﺑﻠﻪ او ﺑﯿﺸﺘﺮ می ﺗﺮﺳﺪ، ﭼﻪ ﺑﺎ اوﺳﺖ، ﺑﺎور ﮐﻨﯿﺪ ﻫﻤﻪ را ﺑﯿﻢ ورﻋﺐ ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد. اﮔﺮ ﺑﻪ ﻧﻄﻖ آﻗﺎﯾﺎنی ﮐﻪ در روز  ۹ آﺑﺎن ﺑﻪ ﻧﺎم ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻣﺎدّه ﺟﺪﯾﺪ اﯾﺮاد ﮐﺮده اﻧﺪ دﻗﯿﻖ ﺷﻮﯾﺪ، ﻋﻼﻣﺖ ﮐﻤﺎل ﻣﻼﺣﻈﻪ و ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺧﻮف و وﺣﺸﺖ را ﺧﻮاﻫﯿﺪ دﯾﺪ. از ﻫﺮ ﺳﻄﺮی ﺑﻮی ﺧﻮف و رﻋﺐ می آﯾﺪ. ﺑﺪﺑﺨﺘﺎﻧﻪ ﻣﻦ آن روز ﺑﻪ اﻣﺮ رﻓﻖ ﻣﺄﻣﻮرﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿنی ﺷﺪه ﺑﻮدم و در ﺟﻠﺴﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮدم، و اﮔﺮمی ﺑﻮدم ﺷﺎﯾﺪ ازدیگرﻫﻤﻔﮑﺮان ﺧﻮد زﯾﺎدﺗﺮﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺨﺮج ﻧمی دادم. ﻣﺎ دﯾگﺮاز ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﺄﯾﻮس ﺑﻮدﯾﻢ! به ﻗﻀﺎوت ﺗﺎرﯾﺦ ﻫﻢ اﻣﯿﺪ ﻧﺪاﺷﺘﯿﻢ. ﺣتّی ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺟﻠﺴۀ ﺷﺐ ﻫﺸﺘﻢ آﺑﺎن ﮐﻪ ﻧﻄﻖ ﻣﺮا در ﺟﺮاﯾﺪ ﭼﺎپ ﻧﮑﺮدﻧﺪ از اﯾﻦﻫﻢ ﻣﺄﯾﻮس ﺑﻮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻻاﻗﻞ ﻧﻄﻖ ﻣﺎ را ﻫﻢ ﮐسی از ﺧﻠﻖاللۀ ﺗﻮاﻧﺪ ﺷﻨﯿﺪ. ﻣﻌﺬالک سوﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﻼم ﺧﺪا اﯾﻦ ﻋﺪّه ﺷﯿﺮﻣﺮد را ﺑﺮآن داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻏﺮﻗﺎب ﺧﻮف و ﺑﯿﻢ ﺑﺎ ﻋﺰﯾﺰان ﺧﻮد وداع ﮐﺮده، ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ و ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ، ﺳﺨنی ﺑگویند ! و آﻣﺪﻧﺪ و ﮔﻔﺘﻨﺪ »( 3 ) 

دكتر مصدق  بدرستی  در مجلس دورۀ چهاردهم در نطق خود در مخالفت با  اعتبار نامۀ سید ضیاء،   از انتخابات دورۀ پنجم  و ادوار بعد که  رضا خان مجلس را فرمایشی نمود و به مورد  مدرس اشاره میکند و میگوید: «معروف است كه بعد از ‏خاتمه انتخابات مرحوم مدرس كه از رئيس شهرباني وقت پرسيد كه در دورة ششم من قريب 14 ‏هزار رأي داشتم در اين دوره [هفتم] اگر از ترس شما كسي به من رأي نداد پس آن رأئي كه من ‏بخودم دادم كجا رفت! ـ اين است مختصري ازمفصل انتخابات آن دوره و ادوار بعد» ‏( 4) 

ۀبدینرو، اسناد منتشر شده، نشان دهنده مداخلۀ رضا خان و نظامیان به شکلی گسترده و وسیع ، دراین انتخابات است. دراینجا خوانندگان ارجمند چگونگی شکل گیری  انتخابات مجلس پنجم شورای ملی و ترکیب جناح  ها و  گروه ها  و روند اتّفاقات درون مجلس را خواهید خواند .‏

‏◀ عبدالله مستوفی درهنگام انتخابات نمایندگان مجلس پنجم شورای ملی در مورد رضا خان وانتخابات مجلس اینگونه  شرح می کند:  سردارسپه امروز، غیرازسردارسپه دوسال قبل است، وبخوبی میداند که درکشورمشروطه، ولو‏ظاهراً باید همه چیزبموجب قانون باشد، بودجه ها را با هراجحاف وتعدّی واصراف و‏تبذیروحیف ومیلی که دارد، باید مجلس تصویب کند وهرگونه تغییری که بخواهند دراوضاع  ‏کشوربدهند، قانون لازم  دارد و تصویب  قوانین برعهدۀ مجلس ، و مجلس از لوازم کار دولت ‏است. حالا دیگر بخوبی  فهمیده است، که اگربتواند اکثریت مطیع  حرف شنوی در مجلس برای ‏خود دست و پا کند، تمام کارها بروفق مرام انجام خواهد گرفت، والّا باشخاص ماجرا جو، و ‏وطن پرست های خشک که حفظ وطن رافقط به ضدّیت با کارکنان دولت می دانند، مصادف ‏شده، و تمام  وقت اوصرف کشمش با این دو طبقه  باید  بشود.‏

وکلای تهران وپاره ای ازشهرها انتخاب شده بودند، وتغییرآنها دیگرممکن نبود، ولی بازهم، ‏عدۀ  انتخاب نشده در ولایات  بقدری بود،  که با دسته ای که از سابق در مجلس هوا خواه او ‏گشته، و بازهم بوسائل محلی خود انتخاب شده بودند، اکثریت حسابی تشکیل  کنند. بنابراین، ‏توجه  خود رابانتخابات ولایات معطوف داشته ،  و افراد  مطیعی را برای و کالت در ‏نظرگرفت که بی رضای سردار سپه  نمی توانند بوکالت برسند، نزد او رفته ، و سر سپردند  و ‏باین  کیفیت  سردار سپه  خاطر خود را از جانب  اکثریت مجلس آینده آسوده  نمود، وگرما گرم ‏انتخابات را خاتمه  داده ، روز 22 دلو 1302  را روز  افتتاح مجلس، مقرر است.‏

دراینروزمجلس با نطق افتتاحی ولیعهد محمّد حسن میرزا ، که با اثاثۀ قدرت و تشریفات لازم به ‏بهارستان آمد، گشایش یافت. مجلس چند روزی به کارهای مقدّماتی، ازقبیل تعیین هیئت رئیسه، ‏وتشکیل شعب پارلمانی ورسیدگی اعتبارنامه ها درشعب وتهیۀ گزارش آنها، پرداخته ، و بالاخره ‏دردهۀ آخرحوت، توانست وارد رسیدگی باعتبار نامۀ  وکلا در مجلس علنی بشود.‏

درمیان وکلای مجلس پنجم دو دسته بودند، که با نظرات بلند پروازانۀ سردار سپه همراه ، و قبلاً ‏همه گونه وعدۀ همراهی، در ترقّی مقام باو داده بودند. یکی دستۀ سید محمد تدیّن، که دراین ‏روزها به اسم فراکسیون تجدّد معروف شده، وعدۀ آن شاید، به چهل نفرمی رسید، دیگری ‏سوسیالیست ها که به لیدری سلیمان میرزا و میرزا محمّد صادق طباطبائی، چهارده پانزده نفری ‏عدّه داشتند، بطوری که قبل ازافتتاح  مجلس هم سردارسپه امیدواربود که با این پنجاه شصت ‏نفرهواخواه، هرچه بخواهد از مجلس بگذراند. ‏

‏  درمیان افراد این دودسته، گذشته ازلیدرها که مردمان سابقه دار کارآموزدۀ  مشروطه  بودند، ‏بعضی یافت می شدند ، که واقعاً معتقد بودند، که جمهوری برای ایران نافع تراز سلطنت است، ‏ولی اکثریت آنها اهل این افکارنبوده، ونفوذ کلمه وقدرت سردارسپه، آنها را جمهوری خواه کرده ‏ولیدرها بوعده ووعید آنها را با این فکرهمراه نموده بودند(  5 ) 

◀ یحیی دولت آبادی دلیل انتخاب شدنش و برخی از رجال خوشنام ملّی آنزمان در انتخابات مجلس پنجم شورای ملّی را اینگونه توضیح می دهد:

در این ایّام انتخابات مجلس شورا ی ملّی برای دورۀ پنجم شروع می شود سردارسپه دراین انتخابات  دو نظردارد اوّل آنکه  در تمام  حوزه های  انتخابی او نمایندۀ  اول نام برده  شود برای  اثبات وجاهت ملّی  داشتن  وی دوّم  آنکه  نمایندگان  مجلس  اشخاصی  باشند  که با سیاست  شخصی  او موافقت  کنند.

 با رعایت همین دو نظر بحکّام  نظامی ولایات و به نظمیه ها دستور دخالت  در کار  انتخابات  داده می شود و بصورت ظاهرهم گفته می شود انتخابات آزاد است.

... در چهارمین  مجلس  شورای  ملّی  بدست  میرزا  حسنخان  وثوق الدوله  رئیس  دولت وقت  در کار انتخابات  دخالت  کرد و پایۀ  انتخابات از محور طبیعی و قانونی  خود خارج  شد و خواستند اشخاصی  بنمایندگی  مجلس  شورای ملّی  بر گزیده  شوند  که با قرار داد  [1919] ایران وانگلیس  موافقت کنند وثوق الدوله رفت  قرارداد  او بر حسب ظاهر بهم خورد  ولی پایۀ انتخابات  به محور طبیعی خود  نیفتاد  چه بعد از کودتا ‎  ] ‎‏1299‏‎[ ‎ و تشکیل  حکومت نظامی سیاست اقتضا کرد صورت  مشروطه و مجلس  ملّی  برای رنگ  قانونی  دادن  بکارها  محفوظ بوده باشد  با بودن  زمام  انتخابات  بدست قوای نظامی و تفاوتی  که انتخابات دورۀ پنجم با دورۀ  چهارم  دارد  این است که در دورۀ  چهارم  رئیس  دولت نظری  نداشت  به اینکه  اشخاص  دارای وجاهت  ملّی  انتخاب بشوند  بلکه  تنها نقطه نظراو ساختن مجلسی  بود که بتواند قرار داد خود را از آن  بگذارند ولی سردار سپه  بواسطۀ خیالات بلندی که درسر دارد مخصوصاً می خواهد اشخاصی که  حرف آنها  درجامعه  ایرانی نفوذی  داشته باشد بوکالت مجلس پنجم  برگزیده  شوند،  نهایت باقید اطمینان داشتن از موافقت  آنها  با سیاست  خود بتواند بدست  ایشان به مقاصد شخصی  و نوعی  که دارد  برسد و ازروی این نظرحکومتها و نظمیه ها برای اشخاص دارای وجاهت ملّی که  آنها را با سردار سپه موافق یا غیرمخالف می دانستند تبلیغات کردند وازموانعی که در پیش پای انتخاب آنها تولید گردد  جلوگیری نمودند.

  به این سبب زمینه انتخاب شدن نگارنده بوکالت مجلس پنجم دراصفهان حاضرشد چه تجدد خواهان  اصفهان  بمن  علاقمند بودند و روحانی نمایان آن شهرهم که موافقت نداشتند اولاً جرئت مخالفت نمی کردند و ثانیاً  تصوّر احتیاجی  بوجود  نگارنده  می نمودند بهر حال مقتضی موجود  ومانع  مفقود بود و نگارنده با اکثریت هنگفتی ازشهراصفهان به نمایندگی مجلس پنجم  شورایملی انتخاب شدم بی آنکه  به محذوراتی که نمایندگی این مجلس که یک مجلس عادی نیست در بردارد  خصوصاً  برای من متوجّه  بوده باشد.

گفتم  خصوصاً برای  من ولی کسانیکه در زندگانی خویش اصل یا اصولی اختیار نکرده باشند و به اصطلاح عوام نان را به نرخ روز به خورند با هرپیش آمد  می توانستند  موافقت  کنند و برعکس اشخاصیکه پایه زندگانی خود را بروی اصول معینی گذارده  باشند بسیار مشکل  است  بتوانند وجدان کشی کرده و سیاست ابن الوقتی اختیار کنند که با حقیقت و واقعیت ملازمه ئی ندارد .

 بالجمله خبر نمایندگی  من از اصفهان بوسیلۀ مکتوبی که امیر اقتدار حکمران  اصفهان به سردارسپه  می نویسد به تهران می رسد وسردارسپه بنگارنده تبریک گفته تصوّر می کند  مانند  یک سربازهرچه بگوید می پذیرم درصورتیکه من درهرکاراوّل باید اصول زندگانی خود را رعایت  کنم و بعد  از آن  هر چیز را . ( 6 )  

 مصدّق درخاطراتش به چگونگی انتخابات دورۀ پنجم تقنینیه درتهران اشاره می کند که: انتخابات طهران برای دورۀ پنجم تقنینیه دراین دولت شروع شد ومشیرالدوله بریاست انجمن ‏مرکزی انتخاب گردید و یکی از روزها  که بدیدنم آمد گفت می خواهیم شما را بعضویت  انجمن  فرعی ‏محلۀ دولت  انتخاب کنیم  ومن مخصوصاً  برای این آمده ام  که از شما خواهش کنم آن را قبول کنید.‏

گفتم اکنون برای خود اشتغالی دارم و مایل نیستم درکارانتخابات دخالت کنم. مجدداً اظهارنمود شما ‏که بکرّات در آزادی انتخابات اظهارعقیده نموده اید  و اکنون فرصتی بدست  آمده است  که می ‏توانید در یک حوزۀ انتخاب ازاعمال خلاف قانون جلوگیری کنید چرا می خواهید از قبول کار خود ‏داری نمائید  که  این بیان  جای حرف نگذاشت و دعوت حاکم  طهران را پذیرفتم و بریاست انجمن  نیز ‏انتخاب شدم و تا سرحدّ  امکان دراجرای نظریات خود راجع به آزادی انتخابات و جلوگیری از‏هرگونه دسیسه و تزویر درآن انجمن کوشیدم وهنوزقرائت آراء خاتمه نیافته بود که دولت ‏مستوفی سقوط نمود ومشیرالدوله مأمور تشکیل دولت  شد که من در آن دولت  شرکت کردم و  پست ‏وزارت خارجه  را تصدّی  نمودم.  قرائت آراء  هم که خاتمه یافت  بنمایندگی دورۀ پنجم تقنینیه انتخاب ‏گردیدم.( 7 ) ‏    ‏

◀ خانم زهرا شجیعی درمورد پنجمین دورۀ قانونگذاری براین نظراست: پنجمین دورۀ قانونگذاری درتاریخ 22 بهمن ماه 1302 ش. ( مطابق با 5 رجب 1342 هجری قمری و11 فوریه 1924 م.) افتتاح شد. تاریخ رسمیت این دوره در25 اسفند ماه 1303 ش . برابربا 9 شعبان 1324 هجری قمری بود.

فرمان انتخابات پیش ازانفعال مجلس چهارم صادر و انتخابات تهران با رسمیت داشتن مجلس چهارم شروع گشت وخاتمه یافت. ولی انتخابات دیگر نقاط  کشور پس از مدت  قانونی و پایان یافتن مجلس چهارم بدست امرای لشکر و وزارت جنگ وگروههای متنفّذ دیگر انجام پذیرفت.

دورۀ پنجم مجلس شورای ملبی وتأثیری که نحوۀ فعّالیت نمایندگان این دوره ازمجلس در تاریخ ایران باقی گذاشت شایان توجّه وبررسی عمیق می باشد. فعّالیت نمایندگان اقلّیت  واکثریت این دوره وواکنش آن دربرابرحوادث و وقایعی که برطبق طرح ونقشۀ اساسی رخ می داد تأثیرقابل ملاحظه ای درتغییرمیسرحکومت ایران وجریانهای سیاسی واجتماعی واقتصادی آینده گذاشت. اکثریت مجلس را دراین دوره نمایندگان ائتلافی فراکسیون تجدّد (حدود40 تن) برهبری سید محمِد تدیّن و فراکسیون سوسیالیستها (حدود 14 تن ) برهبری سلیمان میرزا تنشکیل میداد و در برابر این اکثریت فراکسیون اقلیت قرارداشت که با لیدری سید حسن مدرّس اداره می شد. اقلیت و اکثریت بموجب  سنّت پارلمانی دربرابر یکدیگربه فعّالیت پرداختند وجریانات وحوادث سیاسی روز بیش از پیش مسئلۀ ناهماهنگی نمایندگان را مطرح کرد و بحران و تشنّج پدید آمده درصحنۀ پارلمان که تحت تأثیر اوضاع  خارج ازمجلس بود درجلسۀ پنجم مورخ 7 اسفند  ماه 1302 ( مطابق 11 شعبان  1342هجری قمری ) به نزاع ومناقشه بین نمایندگان اقلّیت و اکثریت منجر گردید و با سیلی ای که از طرف یکی از نمایندگان اکثریت به لیدراقلیت سید حسن مدرس نواخته شد، زمینۀ تظاهراتی از طرف مردم  در خارج از مجلس  مهیّا شد.

منشاء این تظاهرات را در نهضت جمهوریخواهی برهبری سردارسپه باید جستجوکرد که در تاریخ اسفند ماه 1302 ش. با پشتیبانی فراکسیون اکثریت دست بکار شد. توهین به لیدراقلّیت که به سبب شخصیّت  بارز سیاسی و خصویات وامتیازات اخلاقی دارای وجهۀ  ملّی خاصّی بود سبب شد که طبقات مختلف مردم و بازاریان با حمایت و پشتیبانی ازعلما ی تهران درصدد مخالفت با رژیم جمهوری برآمدند وبا تشکیل اجتماعات درمسجد شاه  زمینۀ  انقلاب  را فراهم کردند.

 در داخل مجلس نیزواکنش کتک خوردن لیدراقلّیت به صورت امتناع عده ای از نمایندگان  مجلس ازهمکاری با اکثریت پدید آمد.  پاره ای از آنها  به گروه  اقلّیت  پیوستند وعدّه ای  دیگرنیزدرشمار منفردان مجلس درآمدند. بدین کیفیّت جنبش جمهوریخواهی بعلّت مخالفت  فراکسیون اقلّیت و منفردان درداخل مجلس و مخالفت علما و روحانیان و رؤسای محلّی  و اصناف که درتاریخ 2 فروردین ماه 1303 ش .  در محوطۀ عمارت مجلس ومیدان بهارستان اجتماع  بزرگی تشکیل  دادند و به تظاهرات پرداختند عقیم و خنثی ماند.

ولی نغمۀ مخالفت با خاندان قاجاریه با برهم خوردن نقشۀ جمهوریخواهی خاموش نگردید زمینۀ برچیده شدن بسلاط این خاندان را عوامل مختلف بسیاری از هر حیث فراهم  ساخت  انعکاس مطلب در مجلس شورای ملّی بصورت آشکارو علنی نخست از طرف یکی  از نمایندگان  مجلس در جلسۀ 29 خرداد  ماه 1303 ش. هنگام  ادای  مراسم  سوگند  که در متن قسم نامه تحریف کرد پدیدار شد.  سرانجام در جلسۀ  9  آبان  ماه 1304  ش. (مطابق  با 31 اکتبر 1925 م)  با خلع احمد شاه  قاجاربر طبق  مادۀ  واحده  با اکثریت 80  رأی  موافق  درمقابل 5 رأی  مخالف  سلطنت قاجاریه  انقراض  پیدا کرد  و حکومت  موقّتی به سردار سپه واگذار شد.

  مجلس برای تعیین  پادشاه و ولیعهد ، تأسیس مجلس مؤسسان را ضروری دانست  و پیش  ازاختتام مجلس پنجم انتخابات مجلس مؤسسان شروع شد و این مجلس نخستین جلسۀ خود را در 15 آذر  ماه 1304 ش.  تشکیل  داد و  در21 آذر ماه  همین  سال ( مطابق  با 13  دسامبر 1925 م.) در طی چهارمین جلسۀ  خود در ضمن تفسیرمواد 36 و 37 و 40  متمم قانون اساسی  سلطنت  را به  رضا خان پهلوی واعقاب  ذکور ایشان واگذاشت.

مجلس پنجم درتاریخ 22 بهمن  ماه 1304 ش. ( مطابق  با 27 رجب 1344 هجری قمری ) خاتمه یافت. رضا خان پهلوی در تاریخ 14 اردیبهشت ماه 1305 ش. ( مطابق با 26 آوریل 1926 م) بطوررسمی تاجگذاری کرد.( 8 )

‏◀ ‏حسین آبادیان در بارۀ «انتخابات مجلس پنجم و مجلس مؤسسان» ، بر اساس اسناد منتشر شده ‏وزارت جنگ  می نویسد : بدون تردید مرحله مهم صعود رضا خان به منصب ریاست الوزرائی و ‏البته به دنبال آن ایجاد بلوای جمهوری، تقلبات ‏‏گسترده در انتخابات مجلس پنجم بود، به طوری که ‏وقتی به اصطلاح این انتخابات انجام شد، معلوم گردید به جز ‏تهران، ‏قشون با انتخاباتی فرمایشی ‏کسانی را روانه مجلس کرده است که مورد نظر وزارت جنگ و شخص رضا خان ‏بوده ‏اند.(3) این ‏انتخابات راه را برای به دست گرفتن سهل و آسان ریاست الوزرائی توسط رضا خان هموار کرد. به ‏‏عبارتی ‏وقتی قوه مقننه تحت سیطره قزاقان در آمد، تسلط بر قوه مجریه خود به خود در طالع آن ها ‏هویدا شد. امرای ‏لشکر در ‏اطراف و اکناف کشور شروع به مداخله در صندوق های رأی کردند، ‏حتی از قبل معلوم بود چه کسانی به ‏عنوان نماینده ‏وارد مجلس خواهند شد‎.‎

تقلب در انتخابات از مجلس به بعد رویه معمول کارگزاران رضا خان شد، تا جائی که کار به جائی ‏رسید که نمایندگان ‏‏مجلس هفتم به بعد بدون استثنا ابتدا باید رضایت دربار پهلوی را جلب می کردند، ‏آن گاه نام آون ها در فهرست ‏نمایندگان ‏آن دوره گنجانده می شد. هم چنین از قبل معین بود فلان ‏نماینده از کدام حوزه انتخابیه باید برگزیده شود. ‏فهرست مزبور ‏در اختیار نظمیه قرار داده می شد و ‏نظمیه هم هزاران تعرفه انتخاباتی را خود تکمیل می کرد و به ‏صندوق های رأی می ‏انداخت. گاهی ‏اهل محل به هیچ وجه نمی دانستند نماینده شان کیست. بیشتر اوقات آن ها حتی ‏نام نماینده خویش را ‏نمی ‏دانستند. نمایندگانی هم که دارای استقلال رأی بودند، ناچار استعفا می کردند. (4‏‎‏)‏

انتخابات مجلس پنجم به طور طبیعی باید در اوایل 1302 انجام می شد. به همین دلیل از اواخر سال ‏‏1301 تمهیدات ‏لازم ‏برای تسلط برقوه قانون گذاری آغاز گردید. به طور مثال فرمانده لشکر ‏اصفهان در پاسخ نامه ای از رضا خان ‏که ‏توازن قوا در انتخابات آتی آن شهر را جویا شده بود ‏نوشت در این حوزه انتخابیه تعداد کاندیدا ها زیاد است و هر ‏گروه ‏و طبقه ای برای خویش کسی را ‏در نظر گرفته اند: «از طرف ملاها حاجی میرزا علی، شیخ مرتضی پسر حاجی ‏آقا ‏جمال ‏‏]اصفهانی]، حاجی میرزا یحیی دولت آبادی، سید عبدالله محرر، حاجی آقا نورالله [نجفی اصفهانی] از ‏طرف ‏فرقه ‏دمکرات شیخ محمد حسین [قمشه ای]، افتخار السادات؛ [از طرف] بازاری و غیره ‏اعتماد التجار، امین التجار، ‏شیخ ‏الاسلام جهاد اکبر رئیس معارف، از طرف شاهزاده ها معتمد الدوله ‏رئیس پست،[حسین] کی استوان کارگزار ‏سابق، [و] ‏حاجی محمد علی خان» کاندیدا هستند. طبق این ‏گزارش در صورتی که انتخابات اردستان ضمیمه نائین ‏گردد، حاجی ‏میرزا حسین خان نائینی ممکن ‏بود آرائی را به خود اختصاص دهد. حاکم نظامی از بین این ها فقط ‏افتخار السادات را ‏دارای ‏‏«صلاحیت نمایندگی» می دانست. (6) رضا خان در تلگرامی جداگانه باز هم از حاکم نظامی ‏‏اصفهان خواست ‏نظر خویش را برای صلاحیت این افراد اعلام نماید. (7) در گزارشی محرمانه آمده ‏است: ‏‏«دراتحادیه تجار (اصفهان) ‏مذاکره بوده است که بعد از این که اعتماد التجار وارد طهران ‏میشود چندین مرتبه برای ‏ملاقات از حضرت اشرف وقت ‏می خواهد و ایشان وقت به او نمی دهند و ‏اخیرا برای اعتماد التجار پیغام می کند که ‏اگر می خواهید آسوده باشید برای ‏زیارت عتبات حرکت ‏کنید، بعد از این پیغام ایشان فوراً حرکت می کنند.» (8) یعنی ‏رضا خان، اعتماد التجار را تهدید ‏‏کرد یا به عتبات رود یا به آسانی از رقابتهای انتخاباتی کناره گیری کند و در غیر ‏این صورت جان ‏خود را از دست ‏خواهد داد‎.‎

تقلب در انتخابات سنت پارلمانی رژیم رضا خان بود، کما این که بعدها هم امیر لشکر شرق امان الله ‏جهانبانی با ‏‏همکاری امیر شوکت الملک علم حاکم قائنات از انتخابات مجلس هفتم تا سه دوره بعد، ‏سلمان اسدی فرزند مصباح ‏‏السلطنه اسدی نایب التولیه آستان قدس رضوی را از صندوق های رأی ‏به عنوان نماینده سیستان بیرون می آورد. ‏لحن ‏تلگرامی در این زمینه به خودی خود روشن بود و ‏صراحت داشت. طبق این تلگرام : «مقرر است از سیستان ‏سلمان خان ‏پسر آقای اسدی انتخاب شود. ‏لازم است در این موضوع اقدام و جدیت نمائید که پیشرفت نماید.» (9) ‏مصباح دیوان یا ‏مصباح ‏السلطنه یا همان محمد ولیخان اسدی، مستوفی امیر شوکت الملک علم در سیستان بود. او ‏یکی از سه ‏ضلع مثلثی ‏بود که همراه با علم و معتصم السلطنه فرخ، علیه کلنل محمد تقی خان پسیان فعالیت می ‏کرد ‏و سرانجام باعث گردید ‏ماجرائی را که می شد با مسالمت خاتمه داد، به خون کشیده شود‎.‎

همان طور که بالاتر آمد فرآیند تقلب گسترده انتخاباتی از مجلس پنجم شروع شد. به جز حوزه ‏انتخابیه تهران که به ‏‏واسطه رجلی مثل مدرس نمی توانست مورد دستبرد واقع گردد، در کلیه حوزه ‏های دیگر کشور، تقلبات آشکار و ‏نهانی ‏به کارگردانی قزاقها صورت گرفت‎.‎

در زمان انتخابات مجلس پنجم، رضا خان به والی فارس هم نامه نوشت و از او خواست کاندیدا ها ‏را معرفی کند و ‏‏مسلک و مرام آن ها را توضیح دهد تا او دستور دهد کدام یک باید انتخاب شوند. ‏‏(10) در واقع از سال 1301 رضا ‏خان ‏برای مجلس پنجم نقشه می کشید. قشون بازوی اجرائی او ‏بود در نیل به اهداف از پیش تعیین شده؛ در این راستا ‏امرای ‏لشکر موظف بودند گزارش هائی از ‏آرایش نیروهای سیاسی در نقاط مختلف کشور تهیه نمایند و آن ها را به ‏اطلاع ‏سردار سپه برسانند. ‏از مهر سال 1301 رضا خان به فرماندهان قشون خود دستور می داد «نظر به مقتضیات ‏وقت» از ‏‏طرف اهالی تلگرافهائی به جراید و مجلات ارسال نمایند که مثلاً وکلای تبریز که انتخاب شده اند، ‏از طرف ‏مردم ‏آذربایجان نشده اند و مردم آن ها را به رسمیت نمی شناسند و «ابداً از تعیین آن ها ‏اطلاع ندارند.» (11) از آن ‏طرف ‏اداره ارکان حزب قشون جنوب گزارش می داد، اهالی شیراز بر ‏دو دسته اند که به دموکرات های غربی و شرقی ‏‏مشهورند، «دمکرات های شرقی که متمایل به ‏انگلیسی ها می باشند»، این اشخاص رانامزد وکالت مجلس نموده اند: ‏‏نصرت الدوله فیروز، سید ‏یعقوب انوار، نصر السلطنه و عده ای دیگر، «دمکرات های غربی که ضد انگلیس محسوب ‏‏می ‏شوند»، این عده را برای مجلس کاندیدا نموده اند: صدر الاسلام، ناظم التولیه، ضیاء الادبا و سردار ‏فاخر حکمت. در ‏‏این گزارش فرقه شرقی« مطلقاً با تشکیلات قشون مخالف» قلمداد شده حال آن که ‏طبق این گزارش فرقه غربی بالعکس با ‏‏قشون موافقند. از بین غربی ها صدر الاسلام، ضیاء الادبا و ‏ناظم التولیه لایق تر و طرف اعتماد خوانده شدند. طبق همین ‏‏سند اهالی سیاست در یزد عبارت بودند ‏از تشکیلی و ضد تشکیلی. تشکیلی ها ابوالحسن حائر یزاده و آقا سید کاظم را ‏‏کاندیدا کرده بودند که ‏در مجلس چهارم هم نمایندگان یزد بودند؛ بعلاوه آقا شیخ هادی و میرزا عباس صراف. اما ضد ‏‏‏تشکیلی ها فرخی یزدی و عده ای گمنام مثل نواب وکیل آقا، سید عبدالرسول، موسوی زاده، اناری ‏زاده و حاجی افتخار ‏‏را کاندیدا کرده بودند. ارکان حزب قشون جنوب از بین اینان سید عبدالرسول، ‏شیخ هادی و سید کاظم را «نسبتاً اصلح» ‏‏دانست. در کاشان با این که هنوز حوزه جلسات حزبی ‏تشکیل نمی شد، اما نامزدهای وکالت به این شرح بودند: «از ‏‏دسته ای که با قشون موافق و مساعد ‏می باشند.» میرزا سید حسین نماینده فعلی، جلیل الملک و آقا احمد معروف به گنبد. ‏‏وحید الملک ‏شیبانی، متین السلطنه (12) حاجی آقا علی فرزند میرزا شهاب الدین، میرزا محمد حسین، سید ‏عبدالرحیم ‏‏تمبر فروش، حسام الاسلام و سید محمد مدیر جزو مخالفین قلمداد گردیدند که از سوی ‏تجار کاندیدا شده بودند. در کنار ‏‏این ها معین الممالک، رئیس مالیات های غیر مستقیم اصفهان، از ‏طرف اهالی نطنز و جوشقان کاندیدا شده بود، در عین ‏‏حال معظم السلطنه، مفتش اداره تحدید تریاک ‏هم مشغول اقداماتی برای کاندیدا توری از همان حوزه انتخابیه بود. (13‏‎‏)‏

فرمانده تیپ شمال هم ضمن این که گزارش داد در سواحل بحر خزر سکه های نقره روسی رواج ‏دارد و دائما هم این ‏‏سکه ها روبه تزاید است (14)، در نامه ای دیگر نوشت، کمیته کمونیست های ‏رشت، نیر السلطان و آخوند زاده را نامزد ‏‏وکالت کرده اند و برای موفقیت آنها شروع به تبلیغات ‏نموده اند. طبق این گزارش: «انتخاب هر دو بر علیه منافع و لازم ‏‏خواهد بود که جلوگیری شود.» ‏‏(15) در مورد رواج سکه های دولت شوروی در سواحل خزر پی نوشت شد «ضرری ‏‏ندارد»، اما ‏در مورد دوم پاسخ داده شد «حسب الامر» رضا خان «از انتخاب نیرالسلطان و آخوندزاده جلوگیری ‏فرمائید ‏‏تا دستور برسد.» (16) اندکی بعد گزارش شد: «محمود آقا کمیسر عالیه زمان انقلاب گیلان ‏به طهران می آید برای اخذ ‏‏امتیاز جریده نور و طلیعه، یوم 27 ثور حرکت؛ این دستور از طرف ‏روس ها [ست] و تمام مخارجات را آن ها می ‏‏دهند، این جرائد با حال امروزه گیلان منافی است، ‏راپرتاً معروض داشت.» (17) در ذیل نامه نوشته شده است: «به ‏‏وزارت علوم نوشته شود که از ‏دادن اجازه انتشار خود داری نمایند.» (18) روز دوم تیرماه هم تلگرامی از رئیس تیپ ‏‏شمال به ‏وزارت جنگ ارسال گردید، در این تلگرام هم قید شده بود: «شریفی نام می خواهد از مرکز امتیاز ‏طبع ‏‏روزنامه رستاخیز را صادر نماید، مستدعی است بوسائل مقتضیه از صدور امتیاز این روزنامه ‏جلوگیری و بعدها هم ‏‏امتیاز به هیج روزنامه در گیلان ندهند،چون که کلیه جرائدی که از اینجا ‏امتیاز گرفته می شود، فقط به تحریک روس ها ‏‏و مقاصد آنان طبع خواهد شد.» (19) وزارت جنگ ‏ضمن ارسال نامه ای محرمانه به وزارت معارف در مورد امتیاز ‏‏جراید گیلان، تقاضا کرد «مقرر ‏فرمایند از اعطای امتیاز بجراید آن صفحات کلیتاً خود داری نمایند.» (20) بنابراین ‏‏نمایندگانی که ‏مورد نظر رضا خان نبودند، نه تنها نباید وارد مجلس پنجم می شدند، بلکه حتی نباید روزنامه ای ‏برای ‏‏رسانیدن صدای خود به مردم می داشتند‎.‎

با این وصف در صفحات شمال تبلیغات به نفع محمد آخوند زاده ادامه داشت. حاکم نظامی انزلی ‏گزارش می داد، آخوند ‏‏زاده همراه با شومیاتسکی، وزیر مختار روسیه در تهران به انزلی وارد شده ‏و به محض ورود «شروع به تشکیل ‏‏اتحادیه هائی نموده است از قبیل کرجی بانان و صیادان و حلبی ‏سازان و نجاران و بیکاران و غیره»، این اتحادیه ها ‏‏عموما از حمایت کنسولگری شوروی در انزلی ‏برخوردارند و «مرام این اتحادیه ها مرامنامه سوسیالیست می باشد.» ‏‏طبق اظهارات آخوندزاده این ‏اتحادیه ها یک اتحادیه مرکزی هم در تهران داشتند، او ظاهراً مأمور بوده است در انزلی هم ‏‏اتحادیه ‏هائی تشکیل دهد و آن ها را با مرکز مرتبط نماید تا «در موقع لزوم حفظ حقوق اقتصادی خود را ‏بنمایند.» طبق ‏‏گزارش حاکم نظامی انزلی، از شوروی مستقیماً کمک های مالی در اختیار این گروه ‏ها قرار می گیرد و «این عمل به ‏‏توسط آخوند زاده به طور مخفیانه اجرا می شود»، نتیجه گرفته شد ‏این ها همه مقدماتی است برای «وکیل شدن محمد ‏‏آخوند زاده» حاکم نظامی گزارش داد «گرچه از ‏جلسات آن ها جلوگیری شده است ولی بدیهی است این قبیل تشکیلات ‏‏اتحادیه ها در آینده نتیجه خوبی ‏نخواهد داشت و ریاست محترم تیپ شمال نیز هنوز از استر آباد تشریف نیاورده اند که ‏‏تکلیف قطعی ‏معین نمایند، خاتمتاً به عرض می رساند که کلیه این اقدامات از طرف شخص آخوندزاده می شود ‏ولی به ‏‏طور مخفی خود قونسول روسیه و اجرای آن هم کمک پولی و غیره می نمایند. راپورتاً ‏عرض و منتظر اوامر مطاع ‏‏مبارک می باشد.» (21) پیش از این حاکم نظامی انزلی خطاب به ‏رئیس تیپ مستقل شمال نوشته بود: «اتحادیه کارگران ‏‏انزلی، صیادان، کرجی بانان، (22) حلبی ‏سازان، حمالان اجازه می خواهند یوم سه شنبه اول ماه مه را جشن بگیرند، ‏‏منتظر اوامر مبارک و ‏دستور فوری می باشد.» اما محمد حسین آیرم، رئیس تیپ مستقل شمال پاسخ گفته بود: «با کمال ‏‏‏تعجب از مفاد تلگراف، اجازه نداده ام.» (23) این موضوعات همه به انتخابات مربوط می شد‎.‎

در ارتباط با مسئله انتخابات هم چنین نوشته شد، اطمینانی به رئیس تلگرافخانه رشت نیست، اما ‏اکنون او را به کفالت ‏‏حکومت تعیین کرده اند که وی هم به نوبه ی خود شیخ محمد حسن «لیدر ‏کمونیست» را به ریاست بلدیه تعیین کرده ‏‏است. هشدار داده شد به زودی انتخابات شروع می شود و ‏هم زمان روس ها هم مشغول پراکنده کردن جزواتی می باشند ‏‏تا مردم را تشویق به رأی دادن به ‏کاندیداهائی نمایند که مورد نظر آن هاست. آیرم نوشت، اگر این وضع ادامه یابد، این ‏‏گروه اکثریت ‏رأی ها را به خود اختصاص خواهند داد. راه حل این بود که رئیس سابق تلگرافخانه رشت را از ‏کفالت ‏‏حکومت بردارند و شخص دیگری را از مرکز به جای او تعیین کنند. (24) نیز می گفتند ‏رئیس تلگرافخانه رشت هم ‏‏‏«خود را از پس پرده اختفا خارج و قویاً مشغول آنتریکات و پارتی بازی ‏جهت روس هاست»، پیشنهاد گردید این ‏‏شخص را عزل نمایند و رئیس تلگرافخانه استرآباد را که ‏‏«شخص امین و بدخلقی» است به جای رئیس کنونی ‏‏تلگرافخانه تعیین نمایند، زیرا «قطعاً روس ها ‏مشارالیه را نمی توانند به طرف خود جلب کنند »، بنابراین مصلحت ‏‏اقتضاء می کند تا او به دلیل ‏موقعیت به ریاست تلگرافخانه مرکزی رشت معین شود. (25) البته مدت ها پیش از این ‏‏رضا خان ‏نوشته بود: «چون حکومت گیلان هم عنصر انقلابی است به زودی عوض خواهد شد» (26)، اما ‏معلوم نیست ‏‏چرا این موضوع این همه ادامه پیدا کرده بود‎.‎

در نامه ای دیگر وضعیت گیلان بحرانی توصیف شده است، در این نامه آمده است: «با کفیل ‏حکومت رشت که آشکارا ‏‏بر له کمونیزمی است و حتی در مجمع انتخابیه هم اقتدارات خود را ‏اعمال می نماید، چگونه باید رفتار شود.» توضیح ‏‏داده شد روس ها اظهار داشته اند «اگر وکلای ‏ملیون منتخب نشوند، روابط ما قطع خواهد شد»، پس اوضاع در حالت ‏‏عادی قرار ندارد، لازم است ‏حاکمی بی طرف به رشت اعزام گردد و ضرورت فوق العاده این مهم مسئولین بالاتر ‏‏یادآوری شود. ‏‏(27) در حاشیه این نامه نوشته شده «توسط رمز قشونی توبیخ شود.» هم چنین اطلاع داده شد زمانی ‏که ‏‏اتحادیه کارگران انزلی برای امر انتخابات مشغول تبادل نظر بوده اند، «از طرف حکومت ‏نظامی انزلی آن ها را متفرق ‏‏و صاحب خانه و رئیس اتحادیه را تبعید نموده اند‎.‎‏»‏‎

و اما وضع انتخابات فارس به حدی مغشوش بود که مستوفی الممالک رئیس الوزرای وقت خواست ‏مانع از «مداخلات ‏‏غیر مشروع متنفذین» در این انتخابات شوند. (29) با این که انتخابات فارس ‏خاتمه یافته بود، لیکن رضاخان دستور داد ‏‏به جای سید ابراهیم ضیاء قشقائی و ضیاء الادبا، حاجی آقا ‏شیرازی و حاج سید محمد سلطانی مشهور به سلطان العلما ‏‏رئیس معارف انتخاب شوند، «والاخاتمه ‏خوش ندارد.» (30) اکبر میرزا صارم الدوله حاکم وقت شیراز پاسخ داد ‏‏انتخابات خاتمه یافته و حتی ‏چند روزی دیگر قرائت آراء خاتمه می یابد، بنابراین هیچ گونه اقدامی امکان پذیر نیست. ‏‏‏(31) با ‏این حال رضا خان از فرستادن تلگرام خود داری نکرد. او دستور داد جلو انتخاب شدن حبیب الله ‏نوبخت از ‏‏حوزه انتخابیه بوشهر گرفته شود، رضاخان هم چنین دستور داد سردار فاخر حکمت که ‏جزو کاندیداهای شهر شیراز ‏‏بود، «از جهرم بفرمائید [انتخاب] بشود.»(32)‏

در شمال غرب کشور هم وضع به همین قرار بود. دستور به این شرح بود: «نظر به این که ‏انتخابات آتیه باید موافق ‏‏صلاح و خیر مملکت انجام گرفته و از دسایس و نظریات خصوصی ‏متنفزین (33) منزه و میرا باشد کسانی که در این ‏‏دوره به نمایندگی ملت و کرسی نشینی مجلس ‏منتخب می شوند باید به استقلال و عظمت وطن مقدس علاقمند بوده [!] و ‏‏از وکالت جز خدمتگذاری ‏‏[خدمتگزاری] و خیر خواهی ملت و مملکت ق

صد قصه دیگری نداشته باشد. بدیهی است این ‏‏قبیل ‏اشخاص بالطبع [!] طرفدار و حامی قشون که حافظ ... استقلال [!] و تمامیت مملکت است خواهند ‏بود، لهذا اکیداً ‏‏امر می دهم در حوزه مأموریت خود مراتب فوق را در نظر گرفته و کمال مراقبت و ‏مواظبت را در خصوص انتخابات ‏‏محل به عمل آورید که مراتب فوق کاملاً رعایت شود.» (34) ‏اندکی بعد سر لشکر عبدالله طهماسبی، فرمانده لشکر شمال ‏‏غرب کشور، بخشنامه ای خطاب به ‏همان فرمانده صادر کرد و دستور داد، این نامه هم مثل نامه سابق شخصاً توسط ‏‏مقام مربوطه کشف ‏و رمز شود، طبق این فرمان طهماسبی، «امر» داده بود مدلول نامه سابق کاملاً مخفی بماند و «غیر ‏‏‏از خودتان ابداً دیگری اطلاع حاصل نکند و برای اجرای آن نیز باید مراقبت تام نمایید که با نهایت ‏استادی انجام گیرد» ‏‏‏(35) در ضمن دستور داده شد «لازم است اسامی اشخاصی که در حوزه ‏مسئولیت شمابرای نمایندگی مجلس نامزد ‏‏گردیده و یا احتمال می رود دوما (36) انتخاب شوند ‏سریعاً را پورت دهید.» (37) مجلسی که به این شکل تشکیل شد، ‏‏زمینه را برای صعود رضا خان ‏به اریکه سلطنت هموار کرد و صدای نمایندگی مثل سید حسن مدرس، ملک الشعرای ‏‏بهار و میرزا ‏هاشم آتشتیانی که از حوزه انتخابیه تهران به مجلس راه یافته بودند، گوش شنوائی نیافت. تجربه ‏مجلس ‏‏پنجم باعث گردید همان رویه در تاسیس نخستین مجلس موسسان کشور، اعمال گردد. آن ‏زمان فقط قیام و قعودی لازم ‏‏بود تا قدرت را رسماً به رضا خان سردار سپه به عنوان پادشاه جدید ‏کشور منتقل نمایند؛ این بود فلسفه تشکیل مجلس ‏‏مؤسسان‎.‎( 9 )

‎ عليرضا زهيري  می نویسد : اقدامات رضاخان براي کسب و تثبيت قدرت ‎دخالت در انتخابات و فرستادن طرفداران خود به مجلس; رضاخان خوب مي دانست براي اينکه ‏‏اقداماتش در آينده مورد مخالفت قرار نگيرد و حتّي پشتوانه مجلس را نيز به همراه داشته باشد، بايد ‏‏عناصر سرسپردۀ خود را وارد مجلس سازد. بر همين اساس، با دخالت هاي غيرقانوني در انتخابات ‏‏مجلس پنجم و به کمک فرماندهان قشون، به جز در تهران و چند شهر ديگر که انتخابات آنها نسبتاً ‏‏آزاد بود، ساير مناطق را در سلطه و سرنيزۀ نيروهاي نظامي خود در آورد و افراد مورد نظر را به ‏‏مردم تحميل کرد[س ش 7 و 8]. اما به رغم تلاش مأموران سردار سپه، تعدادي از مخالفان وي، از ‏‏جمله سيدحسن مدرّس به مجلس راه يافتند و فراکسيون اقلّيت را تشکيل دادند‎(10 )

◀ محمّد ترکمان در مقالۀ « برگهایی از تاریخ»   دخالت رضاخان و نظامیان را در  انتخابات مجلس دورۀ پنجم شورای  ملّی بنا براسناد زیر شرح می دهد:  

 1- کشف  تلگراف رمز  رضاخان  وزیر جنگ به والی  فارس ، صارم الدوله ، به تاریخ  اوّل  خرداد 1302 . نمونه ای دخالتهای نابجا وغیر قانونی  رضا خان  وزیر جنگ در انتخابات  دورۀ  پنجم تقنینیه  است. رضا خان  که در سر سودای ریاست سلطنت  داشت،  بر آن شده  بود که نمایندگان  مجلس را به کمک فرماندهان قشون ازعناصر سرسپردۀ  خود، خصوصاً  در شهرستانها که اختناق  کامل حکمفرما  بود،  انتخاب کند. او در این امر موفّق  شد و این مشی را تابرکناری از سلطنت توسّط حامیان اوٌلیه اش همچنان  ادامه داد.

  سند شمارۀ  22‏

 [     کشف تلگراف  رمز  رضا خان  وزیر جنگ  به صارم الدوله والی فارس ‎[‎     

ایالت  جلیلۀ فارس!  رمز  نمرۀ  20 واصل  و از مفاد  آن مستحضر  شدم.  اگر  چه اینجانب شخصاً  هم به ضیاءالواعظین  حسن  نظر ندارم، ولی  چون اعلیحضرت  با او مخالفت دارند و مخصوصاً  امر فرمودند ازآنجا تبعید شود، البتّه در صورتی  که انتخاب  شود اسباب  دلتنگی  فوق العاده  شده و تصوّر  نمی کنم انجام  پذیرباشد. راجع  به تبعید  او نظریۀ ایالت چیست و به چه  ترتیب باید اقدام شود؟

 بعضی نامزد]ها‎[‎  را هم ،  از قبیل سید یحیی الدین ، شیخ عبدالله ، سید  عبدالله ، مهذّب الدوله حکمت ، چون  نمی شناسم  لازم است  مسلک  و منش  آنها را معرّفی  نمائید تا نظریات  خود را اظهار دارم.

نمرۀ 933 . رضا: وزیر جنگ  و فرمانده کلّ قوا . نمرۀ47. اوّل جوزا

2 - کشف  تلگراف رمز مستوفی الممالک به والی  فارس ،  به تاریخ  3  خرداد 1302 شمسی  رئیس الوزراء وقت دراین تلگراف  اعتراض  برخی  از مردم  شیراز در مورد  انجمن  نظارت  و دخالتهای متنفّذین  آن سامان در انتخابات  را به اطّلاع  صارم الدوله  رسانده  و خواهان انجام  انتخابات مطابق قانون می شود.

 ‏ سند شمارۀ 23‏

[کشف تلگراف رمزمستوفی الممالک به والی فارس ‎[‎  

[نشان شیر وخورشید و تاج‎[‎  

ایالت فارس

سواد...

مورخۀ ]02‎[‎  13

نمرۀ..

ایالت جلیلۀ فارس؛ ازهیأت اتّحاد اسلام فارس  تلگرافی  رسیده، حاکی  است که وضع  انتخابات  فارس  موجب عدم رضایت و ایادی متنفّذین در کار و اطمینان ملّیون سلب و افکار عمومی از تعیین و عملیات  انجمن  ناراضی  است.  لازم است در حسن  جریان  انتخابات  و تعیین  انجمن  نظّار بر طبق ... عامّه  و جلوگیری کامل  از مداخلات  غیر مشروع  متنفّذین بر طبق  قانون انتخابات مساعی  جدّی مبذول  گردد که رفع  شکایت  بشود. 2 جوزا. نمرۀ 101 . حسن  بن یوسف . نمرۀ 49 . 3 جوزا 1302 

 3 - جواب والی  فارس ، صارم الدوله ، به  رئیس الوزراء  مستوفی الممالک ، به تاریخ خرداد 1302  شمسی.   صارم الدوله  در جوابیۀ خودد سعی کرده است  اعتراضات  معترضین  را بی اساس ، و خود را درماجرای  انتخابات بی طرف و هوادار  قانون بخواند. البتّه  با اسناد  دیگری  که در پی خواهد آمد، بر خواننده روشن  خواهد شد که صارم الدوله درامرانتخابات نه تنها بی طرف و هوادار  انتخابات  قانونی نبوده است، بلکه  در بیرون آوردن  اسامی  جانبداران  رضا خان  از صندوقها با وزیر جنگ همکاری  نیز داشته است.

سند شمارۀ 24‏

[جواب  صارم الدوله  به مستوفی  الممالک‎[‎  

[نشان شیر و خورشید  و تاج‎[‎  

تاریخ ... برج ]جوزا 02[  13

وزارت جلیلۀ داخله

 ایالت فارس 

نمرۀ کتاب ثبت...

ذکر نمره های  قبل...

کارتن ... دوسیه ... ضمیمه...

 تهران،  مقام منیع ریاست وزرای  عظام،  دامت  شوکته! در جواب  نمرۀ 101 ،  با مراجعه  به نمرۀ 42 رمز مورّخۀ 26  ثور  معروضه  به وزارت  جلیلۀ  داخله ، عرض  می نماید:  خود این  تلگرافات  از ناحیۀ همان  متنفّذین  محلّی است  که از بنده  منتظر  و متوقّع  بودند  انجمن نظارت  را از بستگان  مخصوص  و به میل  خودشان  انتخاب  نمایم  و هر چه  را میل  دارند  با این حق  مشروع  عمومی  بنمایند. چون  بنده شرافت و نام نیک خود را  به میل  آنها ترجیح  داده و  مثل  دیگران  کاندید  شخصی  نداشتم ، ناچار  متوسّل و متشبّث  به این قبیل  تلگرافات  شده اند. در صورتی  که افراد  اتّحاد اسلام از اینکه شینده اند به عنوان آنها تلگرافی شده بر آشفته و شدیداً با چند نفری که این اقدام را کرده اند  مخالف شده و عموماً ، از علما ء و احزاب و طبقات  دیگر ، از  انجمن  نظّار و طرز  جریان انتخابات  و حفظ و انتظام  و بیطرفی  کاملی  که بنده  اختیار  کرده ام  کمال  تشکّر را دارند و اطمینان می دهم  که ،  انشاءالله ، انتخابات  شیراز ازهر جهت موافق با قانون و حفظ  مراتب  بیطرفی  و مراعات  جهات  لازمه  به عمل آید  و خاطر  مبارک  ازهر جهت  مطمئن  باشد. 

[امضاء:‎[‎  اکبر 

4 - کشف  تلگراف رمز رضا خان ، وزیر جنگ  و فرمانده کل قشون  ، به والی ایالت  فارس  در تاریخ 6 خرداد 1302 شمسی؛ یک نمونه دیگرازبازی رضا خان با قوۀ مقننۀ کشور که باید جایگاه  نمایندگان حقیقی و طبیعی مردم باشد تا بتواند در لحظات سخت با بسیج مردم از کیان کشور  و مصالح  ملّی مردم  دفاع کرده، میهن را از خطرات برهاند. همین اعمال بود که  قوّۀ مقنّنه  را از خاصیت وجودی عاری کرد،  به گونه ای  که مجالس  دوران  رضا شاهی  در برابر دیکتاتوری  و اعمال ضدّ ملّی ، همچون تمدید قرارداد دارسی و اشغال کشور در سوّم  شهریور 1320 ، تنها  تماشاچی محض  بودند و بس.

سند شمارۀ 25 

[کشف تلگراف رمز رضاخان وزير جنگ و فرمانده کل قشون به والي ايالت فارس ‎[‎  

از تهران [تاريخ مخابره: 16 جوزا 1302‏‎[

ايالت جليله فارس! در تعقيب تلگرافات سابق، مقتضي است قدغن فرمائيد که در انتخاب نوبخت از ‏بوشهر مساعدت نشود. حکمت هم که جزء کانديد شهر شيراز است، از جهرم بفرمائيد بشود. راجع ‏به ضياءالواعظين بايستي هرطور است اقدامي بفرمائيد که از انتخاب مشاراليه جلوگيري به عمل ‏بيايد. نمره 1233. وزير جنگ و فرمانده کلّ قشون: رضا

5 - کشف تلگراف  رمز رضا خان، وزیر جنگ و فرمانده کل قشون، به والی فارس  در تاریخ 3 تیر 1302 و جواب آن در تاریخ  4 تیر 1304 ش . که گویای نمونه ای  دیگر از مداخلات رضا خان در امر انتخابات است. 

سند شمارۀ  26‏

‎]‎کشف تلگراف رمز رضاخان وزیر جنگ و فرمانده کلّ  قشون به والی  ایالت فارس  ‏‎[‎ 

ایالت جلیل فارس  شخصاً کشف فرمایند.

مقتضی است درعوض ضیاءالواعظین و ضیاء الادباء اقدام فرمایند.  حاجی آقا و سلطان العلماء رئیس  معارف  انتخاب شوند، والٌا خاتمۀ خوش ندارد . نمرۀ 1561 . وزیر جنگ و فرماند ه کلّ قشون: رضا . 3 سرطان 1302 

 ‎]‎جواب  والی فارس به رضا خان  ‏‎[‎

مقام منیع حضرت اشرف آقای وزیر جنگ، دامت شوکته! در جواب نمرۀ 1561 عرض می نماید :انتخابات  خاتمه یافته وچند روز دیگر از قرائت آراء فراغت حاصل  می نمایند و هیچگونه  اقدامی مقدورنیست. اکبر 

 لیلۀ چهارم سرطان مخابره شد..

‏6 -     نقش عملی  پارلمانی در تغییر رژیم ، سند  بسیارمهمّی  است در مسئلۀ  جمهوریبت که تاکنون  ‏منتشر نشده و ملک  الشعراء  بهار در کتاب خود « تاریخ مختصر احزاب سیاسی » ،  تنها  اشاره ای   ‏به آن  کرده است. این لایحه  توسط  تعزیه گردانان امور رضا خان  در این  مقطع تنظیم و قرار بوده ‏است در آغاز شروع  به کارمجلس پنجم و پس ازگذشتن قسمتی ازاعتبار نامه های  نمایندگان و ‏رسمی  شدن مجلس ، تحت  عنوان مادۀ  واحده  به تصویب  نمایندگان فرمایشی و مرعوب و‏مجذوب رسیده و خلع  احمد شاه  و قاجاریه  را از سلطنت اعلام و مقدّمات  ریاست جمهوری مادام ‏العمر رضا خان را فراهم آورد. شهید مدرّس با  تعدادی از یارانش  در مجلس ، که متّکی  به آراء  ‏مردم بودند و از طریق اعمال سرنیزۀ  قشون برکرسیهای مجلس  تکیه نداده بودند، به مخالفت با ‏اعتبارنامۀ نمایندگان  فرمایشی برخاستند و درپایان  نیز با انداختن مجلس از اکثریت  و بسیج  ‏مردم مانع تصویب  این مادّه  و موجب  شکست رضا خان  در این  مرحله  گردیدند.‏

سند شمارۀ  27‏

‎]‎نقشۀ  ملّی پارلمانی در تغییر رژیم ‏‎[‎

‏ پس ازگذشتن اعتبار نامه ها و رسمی شدن مجلس وبه جریان افتادن کارها به طورساده وعادّی ‏پانزده  نفر وکیل ، که بر حسب قانون  پیشنهاد  این عدّه  قابل توجّه مجلس می شود، به مضمون ذیل  ‏پیشنهادی به مجلس علنی تقدیم می کنند:‏

اصل پیشنهاد

نظربه اینکه بعضی  از اصول  مهمّۀ  قوانین اساسی ، به واسطۀ عدم تناسب  به وضعیات اجتماعی ‏، امروزه غیرعملی و بعضی دیگران،  که راجع به حقوق عمومی و طرز حکومت ملّی و تعیین ‏و تحدید امورسلطنتی است،  امروزه  کاملاً منافی با حفظ  حقوق عمومی افراد جامعۀ  ایرانی  و ‏مخالف  آزادی حقیقی اهالی و مانع از پیشرفت ملّت درطریق تجدید حیات  بین المللی  و مخلّ  ترقّیات  مملکتی است  ووو، ما،  امضاء کنندگان ،  تجدید نظر در قانون اساسی  را لازم می دانیم، ‏بلکه  از تکالیف فریضۀ اوّلیۀ جامعه می شماریم  وچون مجلس شورای ملّی  صالح نیست برای ‏تجدید نظر در قانون  اساسی واین حقّ  ثابت  برای عموم افراد ملّت  ایران؛  به این معنی  که دولت ‏به مضمون  ذیل  متّحد المآلی   به ایالات و ولایات ایران عموماً  صادر نموده و عقیدۀ  مجلس  را به ‏معرض  افکارعمومی گذارده  و از عموم ولایات تحصیل آراء نموده و به مجلس تقدیم  دارد تا ‏اگرافکارعموم تجدید نظر درقانون  اساسی  را لازم  دانست ، به موقع  عمل گذارده شود.‏

مادۀ  پیشنهادی قریب به این مضمون:‏

‏ مجلس شورای ملّی رأی می دهد که دولت به اسرع زمان  به افکارعمومی ملّت ایران مراجعه  ‏نماید و  به اصطلاح  « رفراندوم»  به عمل آورد و معلوم  نماید  دولت ایران  حقّ تجدید نظر قانون ‏اسیاسی را به همین مجلس پنجم می دهند یا به عدّۀ معینی که محلّ وثوق خود بدانند می دهند؟  در‏هرصورت ،  هر چه  زودتر عقاید خود را به مجلس شورای ملّی  به توسّط  دولت متبوعه اظهار ‏دارند  تا بر طبق  آن عمل  شود.‏

پس از آنکه مجلس به مادّۀ فوق  تقریباً رأی  داد ،  از طرف  ریاست  مجلس  به مقام  ریاست ‏وزراء  باید کتباً ابلاغ شود.  آنگاه دولت امر مجلس را با سند کتبی ضبط  نموده،  به وسیلۀ  متّحد ‏المآل به تمام  نقاط  مرکزی ایالات و ولایات ابلاغ  می نماید، در تحت  نظارت  نمایندگان  دولت  ‏مراجعه  به افکار  عامّه  می شود. و البتّه  ملّت ایران ، یعنی  اهالی  ولایات ، این حقّ بزرگ  را به ‏تمام  مجلس نخواهد داد که وسیلۀ مهمل سرایی اشخاص نالایق بشود و به علاوه  مجبور باشند که  در‏مجلس علنی مذاکره  نمایند و مطالب عمده را درمجلس علنی  نمی توان حل نمود.  اگر این حق  را ‏به مجلس  بدهند،  موجب  محظور شدید خواهد شد. زیرا  که به موجب  قانون تصمیمات مجلس  ‏وقتی عملی و رسمی خواهد بود  که مجلس علنی  باشد و در مجلس علنی  هم که معرض و ‏میدان عوام  فریبی و یاوه سرایی است،  نمی شود  قانون اساسی نوشت.‏

‏ عیب دیگرمجلس  این است  وقتی  که این حق به مجلس داده شد، مجلس  خودش هیأت مؤسّسه  ‏خواهد شد واز وظایف مجلس و جریان امور عادی  باز خواهد ماند؛  ممکن است  دولت  کارهایی ‏داشته  باشد  که باید سریعاً از مجلس  بگذرد.‏

‏ با دلایل مذکور فوق ،  ممکن است  تمام ایالات  ولایات  به دوازده نفرمعیّن  این حق  را بدهند  یا آنکه  ایالات  مهم به دو نفر از وکلای  خودشان  و سایر ولایات  به یکنفر که مجموع  منتخبین از ‏بیست نفر تجاوز ننماید و ازدوازده  نفرکمتر نباشد. پس  از آنکه عدّۀ مؤسّسه را اهالی  ولایات  ‏معرّفی  کردند، دولت به مجلس  می فرستد و خودش  ابداً دخالت  نمی نماید و مشغول  حفظ  انتظامات  ‏مملکتی  و اجرای امورعادّی و ارسال لوایح لازمه  به مجلس میشود. در آنوقت  هیأت  مؤسسه  ‏تشکیل  می شود ، قوانین اساسیه را تدوین می نماید و تمامی مؤسّسین  امضاء می کنند و به عموم ‏ایالات و ولایات  به  توسّط  دولت ابلاغ  می شود؛ آنگاه  مجلس  مشروطه  را تبدیل  به مجلس ‏جمهوری می  نماید  به عدّۀ وکلایی که قانون جدید تعیین  نموده  است؛  و مجلس جمهوری  دراوّلین ‏جلسۀ  رسمی   به انتحاب رئیس جمهوری با رأی مخفی اقدام می نمایدپس از تعیین رئیس  ونایب  رئیس  به مبارکی  به عمل  می پردازند.(11)  

* در کنار اين اقدامات و تبليغاتي که از سوي هواداران رضاخان به راه افتاد، وي دستورالعملي به ‏‏اميران لشکرهاي خود ارسال داشت تا به حمايت از جمهوريت تلاش کنند[س ش 13‏‎ [

نشاني شير و خورشيد

تاريخ 3 برج حوت 1302‏

وزارت جنگ

اداره [:] کابينه

دايره [:] خصوصي و شخصي

نمره [:] 16541‏

خيلي محرمانه و خصوصي است

اميرلشکر غرب، البتّه جرايد مرکز را ملاحظه کرده و موضوع تغيير رژيم مملکت را که با چه ‏‏شدّتي تعقيب مي نمايند ديده ايد[.] براي اين که دنبالۀ اين کار به يک انقلاب خونيني منجر نشود و ‏‏سلب امنيّت از مردم نشود همه دست به دامن شده اند که با عقايد آنها همراهي کرده و من هم براي ‏‏اين که افتخارات جديدي براي عموم نظاميان تحصيل نمايم بالاخره مجبور شدم که وعدۀ مساعدت به ‏‏آنها بدهم[. ]و اين است که در ضمن اين مختصر شما را متوجّه مي سازم که موضوع جمهوريّت ‏‏يک امري است ملّي و بايد با صداي ملّت و دست ملّت صورت اجرا پذيرد‎.‎

در ميان مردم سه طبقه هستند که مدخليّت تمام در پيشرفت کار دارند‎[:]‎

اوّل تجّار و اصناف بازار که در موقع لزوم بازارها را بسته [،] دويم روزنامه نويسها که معايب ‏‏قاجاريه و محاسن جمهوريّت را شديداً و بدون ترس پروپاگاند کرده [، ]سوّم سلسله روحانيون و علما ‏‏که فتواهاي لازم در اين مورد صادر کرده و عامّه را به تغيير رژيم يا تثبيت امور مملکت تهييج ‏‏نمايند‎[.]‎

شما بايد بدون اين که کسي بفهمد از طرف نظاميان مداخلۀ مستقيمي مي شود خيلي محرمانه امّا با ‏‏کمال جدّيت سه طبقۀ فوق را در تمام خطّۀ غرب دلگرم و تشويق کرده و بالاخره طوري موضوع را ‏‏ساخته و پرداخته داشته باشيد که به مجرّد اين که تلگراف رمز من به شما رسيد فوراً با يک آهنگ ‏‏از تمام خطّۀ غرب به توسّط نمايندگان خود به مجلس شوراي ملّي و دولت فشار آورده و اختيار تام ‏به ‏وکلاي همين مجلس بدهند که قانون اساسي را تبديل و رژيم مملکت را به جمهوريّت تغيير ‏نمايند‎[.]‎

اين امربه طوري عاقلانه و ملّي بايد صورت پذيرد که کمترين توهّمي هم ازطرف من و شما و ‏‏نظاميان ظاهراً در ضمن آن متصوّر نباشد‎[.]‎

لازم است فوري شروع به اقدام و عمل کرده منتظر دستور تلگرافي من باشيد[.] [محل امضاي ‏‏رضاخان‎[ ( 12 ) 

‏◀ توضیحات و مآخذ:‏

‏1- سيدحسن شجاعي‌ديوكلائي «مقدّمه سلطنت پهلوي » - مسألۀ جمهوريخواهي در ايران (بهمن 1302 ــ فروردين 1303) - زمانه - شمارۀ: 38

2 -  عبدالله مستوفی «شرح زندگانی من» (تاریخ اجتماعی و اداری دورهٔ قاجاریه) جلد3  – انتشارات زوّار ‏‏- 1377‏ - ص 585  

‏3 -  ﻣلک اﻟﺸﻌﺮای ﺑﻬﺎر «  ‏ ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺳﯿﺎسی اﯾﺮان»  - ۲ﺟﻠﺪ  –  صص ۳۳۰ و ۳۲۹  

‏4 - نگاه کنید به گزارش صورت مشروح مجلس چهاردهم شورای ملی در روز سه شنبه ۱۶ اسفندماه ۱۳۲۲ و نگاه کنید  به مقالۀ جمال صفری ‏«  مخالفت دکتر مصدق با اعتبار نامۀ سید ضیاء، عامل کودتای انگلیسی ۱۲۹۹» از سلسله مقالات «۲۶ خرداد، بمناسبت صدو بیست ونهمین سالگرد تولد دکتر محمد مصدق » زندگینامه دکتر محمد مصدق (۴۰)‏ 

‏5 - عبدالله مستوفی «شرح زندگانی من» ‏– صص 583 – 582  

‏6 - یحیی دولت آبادی « حیات یحیی » – انتشارات عطّار – 1361 - صص 305 – 304   ‏

‏7 - دکتر محمّد مصدّق ‏« خاطرات و تألّمات مصدّق» به کوشش ایرج -  انتشارات علمی  - 1365 -صص  161 – 160  ‏

‏8 - زهرا شجیعی «  نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت  تا انقلاب ایران»  جلد 4 -  ‏انتشارات سخن – 1372 – ‏صص 211 – 209 ) ‏

‏9 - حسین آبادیان ،«انتخابات مجلس پنجم و مجلس مؤسسان» ‏ بر اساس اسناد منتشر شده وزارت جنگ ‏ - فصلنامه مطالعات  تاریخی شماره 27  ،  زمستان 1388

‏10 - عليرضا زهيري ‏ عصر پهلوي به روايت اسناد / ‏-‏ دفتر نشر معارف -‏ 1379‏ )‏

‏11- محمد ترکمان - « برگهایی  از تاریخ »  به نقل از« تاریخ معاصر ایران» – کتا ب پنجم-  ‏انتشارات  مؤسسۀ ‏پژوهش ومطالعات  فرهنگی – 1372 – صص  333 – 327  )‏

‏12 - ‏ عصر پهلوي به روايت اسناد / عليرضا زهيري-  دفتر نشر معارف - ‏ 1379‏

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire