samedi 18 août 2012

مرجعیت در کارگزاری ولایت مطلقه فقیه ناچیز شد و قربانی آن گشت

از زمانی که خمینی، مرجعیت تقلید را با ادعای ولایت مطلقه، در مسلخ قدرتمداری قربانی کرد و برای کسب قدرت مطلق مراجع را به بند کشید و فرمان داد تا مراجع مخالف را از مرجعیت خلع کنند و به زندان بیفکنند یا در حصر خانگی نگاه دارند، سقوط مرجعیت شیعه آغاز گشت.
روزهای بعد از پیروزی انقلاب، یکه تازیهای «تندروهای مذهبی» و ذوب شدگان در ولایت فقیه، سبب شد که برخی مراجع نسبت به رویه های ضد دینی آنها موضعگیری کنندهمین موضعگیری سبب شد خمینی فرمان برخورد با مراجع را صادر کندهر مرجعی که به نوعی با ولایت فقیه مدعای خمینی مخالف بود، از سوی دستیاران خمینی، مورد تعرض قرار گرفتآیات عظام، قمی و شیرازی و سید صادق روحانی و سید محمد روحانی و خویی و... هرکدام به نوعی مورد تهاجم هواداران خمینی و روحانیون تازه به قدرت رسیده قرار گرفتندحتی کار به جایی رسید که آیة الله سیدکاظم شریعتمداری را به جرم مخالفت با ولایت خمینی متهم به شرکت در کودتا کردندمحمد محمدی نیک – ریشهری معروف و اولین وزیر اطلاعات رژیم را به سر وقت او فرستادند و او را با توهین و تهدید به اعدام نزدیکانش، در برنامه اعتراف تلویزیونی شرکت دادنداو را وادار به توبه کردند .
• شیخ محمد یزدی – از قبل خمینی و خامنه ای خورد و برد بسیار داشت و در جنایت و خیانت بی مهابا بود به امر خمینی به سراغ شریعتمداری و سید صادق روحانی رفتاو خود در کتاب خاطرات خود می نویسد:
... «آقای شريعتمداری و سيد صادق روحانی در عرض هم بودند و در جناح مقابل امام قرار داشتندمدتی بعد مرحوم احمد آقا نزد آقای روحانی رفتند و صحبتهايی توام با اندرز و تهديد با ايشان داشتندبعد از آن مرحوم حاج احمد آقا به بنده گفتشما يك بار به ملاقات آقای روحانی برو و با ايشان صحبت كناو به شما علاقه دارد و شما را فرد منصفی می‏داند.
گفتممن ايشان را قبول ندارم و معتقدم اميدی به اصلاح او نيستبا اصرار حاج احمد آقا پذيرفتم كه يك بار به ملاقات آقا سيد صادق بروم.وقتی به بيت ايشان مراجعه كردم به استقبال بنده آمد و احترام زيادی قائل شدوارد بحث شديممدعی بود كه بيمار است و قصد دارد برای معالجه به خارج از كشور برود اما امام به او اجازه خروج نمی‏دهد.
گفتممگر شما چه كسالتی داريد كه در ايران قابل علاج نيست؟هر دكتری در داخل ايران مورد نظر شماست برايتان فراهم می‏كنمخروج شما از كشور باعث می‏شود كه عده‏ای از افراد گرد شما جمع شوند و شما مركز ضد انقلاب شويد و اين امر نه به مصلحت شماست و نه انقلابايشان از صراحت لهجه من تعجب كرد.
بعد گفت فاميلهای من در خارج هستند و من برای صله رحم می‏خواهم آنها را ببينمگفتم صله رحمی كه به زيان نظام تمام شود، مشروع نيست.» (کتاب خاطرات محمد یزدی – انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ص 275-276)
در مورد شريعتمداری می نویسد: «يك روز صبح مرحوم حاج احمد آقا روزنامه‏ای را آوردند كه در آن راجع به خلق مسلمان مطالبی آمده بود.بعد به من گفت وقتی اين روزنامه را به امام نشان داديم، امام از توطئه‏هايی كه آقای شريعتمداری در تدارك آن است عصبانی شدند و گفتند اين چه بساطی است كه راه انداخته‏اند و چرا آقای شريعتمداری اينگونه می‏كند؟ حاج احمد آقا اين كلام را به گونه‏ای برای من نقل كرد كه گويی معنايش اين بود كه چرا كسی جواب اين توطئه‏ها را نمی‏دهدمن با توجه به اينكه شور جوانی و بی پروايی در سر داشتم به احمد آقا گفتم اگر برای شما مسئله‏ای نيست من ظرف همين امروز و فردا برنامه‏ای می‏چينيم و در محله ترك نشين قم كه در آن سوی پل قرار دارد با اين جماعت جلسه می‏گذارم تا ببينم حرف حسابشان چيست؟ خوشبختانه همه قمی‏ها با ما هستند و می‏توانيم به نتيجه اين نشست مطمئن باشیمحاج احمد آقا از اين پيشنهاد خوشحال شد و گفت فكر بسيار خوبی است حتی نيازی هم نيست كه من اين امر را با امام در ميان بگذارم (اين را می‏گويند اطاعت محض احمد آقا از پدرش، امام !) شما می‏توانيد كارتان را شروع كنيد... در آن روز بنده سخنرانی مفصلی را عليه خلق مسلمان و آقای شريعتمداری ايراد كردم كه ارزش ثبت در تاريخ را دارد (همان، ص 512-13)
• از همان زمانها بود که مردم فهمیدند این همه احترامی که برای مراجع قائل بودند اهمیت آنچنانی ندارد چرا که اگر میداشت حداقل از سوی مراجع دیگر اینهمه بی احترامی و توهین به آنهانمی شد.
حمله به مراجع تا همین حد نیز کارساز نبود و خمینی و یارانش برای به دست آوردن کل قدرت با هر مرجعی به جز مراجع جیره خوار حاکمیت برخورد کرده و آنها را به حصر کشاندنددر نهایت وقتی خلف صدق خمینی یعنی خامنه ای با جعل نامه از قول خمینی، سر کار آمد با تشکیل گروه مفتیان جنایتکار فشار بر مراجع را سخت تر کردبا سازمان دادن به حوزه قم و در اختیار گرفتن مدیریت آن، عرصه چنان بر مراجع تنگ شد که اگر مرجعی نان خود را از بیت رهبری دریافت نمی کرد و مدعی مرجعیت بود، چند راه بیشتر پیش رو نداشت:
یا از سوی بیت رهبری و سید علی خامنه ای و جیره خواران جنایتکار او مورد حمله قرار گیرد، کتک بخورد، خانه و حسینیه اش به آتش کشیده شود و در نهایت محصور گرددآیت الله منتظری، آیت الله صانعی و... این سرنوشت را پیدا کردند.
-یا تن به جیره خواری بیت رهبری بدهد و در ازای حمایت های خلاف دین، از خامنه ای، ماهیانه جیره خود را دریافت کندبیتش را بچرخاند و از سوی رﮊیم و بیت خامنه ای امتیازات ویژه ای را نصیب خود و خانواده اش کندکسانی چون مکارم شیرازی و نوری همدانی و موسوی اردبیلی آیت الله شده بعد، از سالها در مقام جنایتکاری بنام رئیس دیوانعالی کشور نصب شده از سوی خمینی که نمونه اش را از زبان قدیریان در فوق خواندید و این مرجع تقلید لام از کام دم برنیاورد و سبحانی و تا حدی لطف الله صافی گلپایگانی این روش را در پیش گرفتند.اینان وظیفه دارند، در مواقع حساس، به فریاد «رهبر» و مرجع قلابی ای به نام سید علی خامنه ای برسند که حتی خود او از ترس برخورد مراجع برجسته و مردم به هنگام انتشار کتاب رساله خود اعلام کرد که این رساله برای مقلدان خارج از کشور می باشد تا مبادا مورد سئوال قرار گیرد که در کدام کلاس درس حضور داشته و چگونه به مرجعیت رسیده استخامنه ای به تازگی مراجع و روحانیان را از سقوط رﮊیم ترسانده و گفته است در صورت سقوط رﮊیم هیچیک جان سالم بدر نخواهند بردحال آنکه اگر آنها جانب حقوق مردم را بگیرند، چرا باید از پی آمد سقوط رﮊیم بترسند؟ و اگر آلت فعل رﮊیم بشوند، برفرض که بترسند و از ترس از رﮊیم حمایت کنند، وقتی از زور رﮊیم کاری ساخته نمی شود، از حمایت آنها چه کاری ساخته می شود؟
همگان می دانند که مرجعیت سید علی خامنه ای از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که دست نشانده خود او هستند، مورد تایید قرار گرفت البته اعلام مرجعیت سید علی خامنه ای هنگامی روی داد که نیروهای سپاه پاسداران که حافظ دستاوردهای انقلاب هستند!، در خارج از جلسه حضور پیدا کردند و روحانیون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را مجبور به اعلام مرجعیت سید علی نمودند تا بتوانند در پس مرجعیت ولی فقیه مطلقه به آنجا برسند که هم اکنون رسیده اند یعنی چپاولگری، قاچاق، جنایت و غارتگری تحت لوای ولی مطلقه فقیه جعلی.
• مراجعی که به طور کامل خود را از بازی های سیاسی خمینی و خامنه ای دور ساخته و کاری به زنده و مرده مردم نداشتند و اگر هزاران نفر اعدام می شدند ککشان نمی گزید و اگر دختران و پسران این مرز و بوم در زندانها و خارج از آن مورد تجاوز قرار میگرفتند و اگر زنی آبستن به دار کشیده می شد و یا اگر بیگناهی عمداً یا اشتباها توسط حکام شر تیرباران می شدند، هیچ صدایی از این مراجع به گوش نمی رسید آنچنان که پنداری هیچ اتفاقی در ایران نمی افتد.
اینگونه مراجع دخالت خود در مسائل مردم را که از نظر آنها، عوام کل الآنام، هستند – ورود در سیاست می دانستند و می داننداگر حکومت مدعی اجرای اسلام نبود و جنایت ها و خیانت ها و فسادها را بنام دین انجام نمی داد، نپرداختن آنها و دیگر روحانیان به مشکلات مردم، دست کم این فایده را داشت که دین وسیله قدرت طلبی نمی شد و روحانیت از دولت، مستقل می مانداما از دوره خمینی تا امروز، رﮊیم دین را اندیشه راهنمای خود گردانده و برای آن محتوائی جز توجیهات اعمال زور باقی نگذاشته استسالهاست این گونه مراجع می بینند که خمینی و خامنه ای دسته دسته جوانان را در زندانها و خیابانها اعدام می کند و در گور های دسته جمعی مخفی مدفون می سازند و هیچ صدای اعتراضی از آیات عظامی همانند بهجت و گلپایگانی و نجفی مرعشی و وحیدخراسانی، و..دیگر مراجع به گوش هیچ مظلومی نرسیداز همانندهای آنها نیز صدائی به اعتراض بلند نمی شود.
• و رﮊیم هر روز یک مسئله را داغ می کندیک روز مسئله ارز داغ می شود و یک روز مسئله گرانی گوشت مرغطرفه این که «مراجع» نیز به جای فراخواندن مردم به عصیان (اگرابوذری در میان آنها بود)، به جای اعتراض به غیر قابل تحمل شدن زندگی در ایران تحت استبداد ولایت مطلقه خامنه ای و سپاه، از مردم است که می خواهند تا واپسین رمق، این وضعیت را تحمل کنند:
-"آیت الله مکارم شیرازی"! وقتی دید که صدای مردم از نبود مرغ که غذای ارزان سفره های آنان بود بلند شده و کار دارد به جای باریک می کشد، به میدان آمد و گفت: «نمی خواهم تحریم کنم اما میگویم که من مرغ نمی خورم نه آسمان به زمین می آید و نه زمین به آسمان ...پزشکان معتقدند که مصرف گوشت برای انسان زیان دارد ».
اما گوشت مرغ ارزانترین گوشت استقشرهای فقیر آبگوشت خود را با این گوشت می پزندگوشت مرغ نخورند، نان هم که گران شده استچه بخورند؟ چرا او از رﮊیم نمی خواهد از رانت خواری و فساد گستری و ایجاد تورم و... بکاهد؟
باوجود این، قول مکارم شیرازی واقعیتهائی را آشکار می کند:
1 – او مطمئن است که قیمتها همچنان بالا خواهند رفتبنابراین، یا باید مردم را به عصیان بر ضد دولت متجاوز به حقوق اولیه آنها فراخواند و یا به فعل پذیری و تسلیم تقدیر قدرت ویرانگرکرداو با نقض روشن ترین رهنمودهای قرآنی، مردم را به تسلیم خواند.
2- نگفت گوشت را تحریم می کنم، زیرا هم پا تو کفش خامنه ای می کرد و هم فراخواندن مردم به جنبش اعتراضی بودمردم گوش به حرف او می دادند و یا نمی دادند، یک حرف است، بازگشت به «مذهب اعتراض» حرفی دیگر.
3 - یک زمانی بود که مرغ گوشت گران به حساب بودوقتی یک روحانی می گفت من گوشت مرغ نمی خورم، سخن او حمل بر قناعت پیشگی او میشداما گوشت مرغ نمی خورم و گوشتهای گران را می خورم، جز فراخواندن قشرهای فقیر به تسلیم فقر ماندن و دم نزدن، تعبیر نمی شود.
4- اگر پزشکان معتقدند که خوردن گوشت مضر است، چرا نمی گذارید خود آنها بگویند انسان نیاز به خوردن گوشت دارد و یا ندارد و اگر دارد، روزانه چه اندازه نیاز به گوشت دارد؟ درآمد یک خانوار برای اینکه مواد غذائی لازم را به بدن اعضای خود برساند، چه اندازه باید باشد و ثروتی که ایران دارد، به ایرانیان، امکان می دهد درآمد کافی داشته باشند یا خیر؟
مکارم شیرازی نباید از یاد برده باشد که در ایام انقلاب، نزد مردم، معروف بود که مراجع همواره از مردم در برابر حاکمان حمایت می کنندمی گفتند آزادگی مراجع شیعه، بخاطر اینست که آنها خود را نانخور سلاطین و حکام نمی داننداز این بابت، شیعیان به داشتن مراجع آزاد خود فخر می کردنداما این روزها، مکارم شیرازی به جای آنکه برای رهایی مردم از فقر و گرسنگی در برابر حاکم ظالم یعنی سید علی خامنه ای بایستد، از مردم فقیر می خواهد حتی ارزانترین مواد پروتئینی، یعنی گوشت مرغ را هم نخورنددر ایران سنت بر این بود که هروقت قیمت نان و گوشت گران می شد، مردم سر به شورش می گذاردنددر برابر عصیان مردم، قوای سرکوب قرار می گرفتندو حالا، «روحانیان» از مردم می خواهند دم فرو بندند و با فقر بسازندحال این که دلیل مضاعفی وجود دارد بر فراخواندن مردم به عصیانچرا که وضعیت کنونی حاصل ولایت مطلقه سیدعلی خامنه ای، شهره در بی کفایتی و بی اطلاعی از وضعیت اقتصادی و سیاسی، داخلی و خارجی، و سر دسته ظاهری و آلت فعل واقعی مافیاهای نظامی – مالی، استایجاد بحران اتمی و تشدید آن و ثروت عظیم کشور که به غارت می دهد، یکی از تبهکاریهای او است.
• علم الهدی، امام جمعه مشهد، کارگزار خامنه ای در مشهد، از مردم فقیر می خواهد، به جای آبگوشت با گوشت مرغ، اشکنه بخورنداما اشکنه نیز ارزان تمام نمی شودسایت انتخاب (7 مرداد 91) هزینه پختن اشکنه را اینطور محاسبه کرده است:
-کشک با غلظت معمولی لیوان شیشه کوچک 2650 تومان)
-نعناع یک قاشق غذاخوری رایگان از همسایه بگیرید، مگر قدیم یادتان نیست ! ) 
روغن  1.5 استکان ( 500 تومان
پیاز  یک عدد یک عدد اشانتیون است!)
تخم مرغ دو عدد ( 400 تومان
-ترخون یک قاشق غذاخوری (هیچی، شما مهمون باشید 
مغز گردوی خرد شده  1.5 استکان برای 200 گرم 5000 تومان 
جمع 8550 تومان.
بدین قرار، از زمانی که روحانیانی از این نوع کارگزار استبداد شده اند و غذاهای پرهزینه می خورند، دوران اشکنه خوردن را از یاد برده اند.روندی که کار مردم را به این جا کشانده است، تا ناگزیر شدنشان به اکتفا به نان خالی و مشکل یافتن آن، ادامه خواهد یافت:
• خنده دار تر و در همان حال، عصیان برانگیز تر از سخنان آن مرجع این امام جمعه، سخن سردار احمدی مقدم استاو از صدا و سیمای بیت رهبری خواسته است از پخش فیلم هایی که در آن بازیگران در حال خوردن مرغ هستند، خودداری کننداو نگران شورش مردم است و می گوید :...صدا و سیما فیلم هایی را نشان می دهد که در آن مشغول خوردن مرغ هستند و مردم آن فیلم را می بینند و چون ندارند متوجه فاصله طبقاتی می شوند و ممکن است دست به چاقو ببرند و بگویند که می خواهندحقشان را بگیرند (نقل به مضمون).
اگر وضع بر این منوال ادامه یابد، دور نخواهد بود که ازصدا و سیمای بیت رهبری بخواهند که نشان دادن نان و صحبت از نان و نانوایی را هم پخش نکنند چرا که قیمت نان در برابر افزایش قیمت برابری مرغ حدود برابر شده است.و یکی دیگر از این عجایب روزگار که یکی هم امام جمعه خرم آباد باشد، در نماز جمعه اش نقل به مضمون گفته که چون مرغ بر حضرت نوح عصیان کرد، با نفرین نوح، خدا پرواز را از مرغ سلب نمود و خوردن گوشت مرغ مکروه گردید و اکنون که در شرایط تحریم هستیم، قطعاً خوردن گوشت مرغ حرام است!!.
شماره ۸۰۸ از ۲۳ مرداد تا ۵ شهریور ۱۳۹۱

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire