lundi 27 juin 2011

آقای بنی صدر، نظر شما با اتحاد سلطنت طلب وجمهوریخواه چیست؟


ببینید، مردم ایران انقلاب کردند و به سلطنت پهلوی پایان دادند. آن شاه سابق بود که گفت صدای انقلاب را شنیدم، فرزند او هم قبول می کند که مردم ایران انقلاب کردند. حالا اگر کسی داغ تر از آش است، آ ن امری علی حدة است. ولی این دوتا، آن یکی صدای انقلاب را شنید و این یکی هم می گوید مردم انقلاب کردند، تمام. حالا یک عده هستند که سلطنت طلبند، بسیار خوب. برای همهٔ آن نیروهایی که دیدگاه هایی دارند که با دیدگاه های ما سازگار نیست، و مواضعی دارند که نسبت به قدرت خارجی و مداخلاتش در ایران با خط استقلال و آزادی نمی خواند، مثلاً : در ایران، شعار دادند مردم، جمعی از مردم، نمی شود گفت تعمیم داد به همه، اوباما یا با آنها یا با ما، یک شعار مردم است، من در مصاحبه با صدای آمریکا گفتم این در شأن یک ملت استقلال طلب صاحب غرور ملی نیست، شما ملت توانائید، می توانید این مستبدها را رها کنید. شعار شما باید این باشد اوباما، نه با آنها نه با ما. ما را بحال خود بگذار، ما خودمان حساب این مستبدها را می رسیم. این دیدگاه استقلال است. آقای رضا پهلوی جواب داده بله، درست است، آقای اوباما باید بگوید یا با این رژیم است یا با ماست. این دیدگاه، دیدگاه مراجعه به قدرت خارجی برای حل و فصل مسائل سیاسی در درون مرزهاست.

همانقدر که ما با مراجعات این رژیم به قدرت خارجی، مبارزه می کنیم، مخالف او هم که بگوید، همین روش را برود، با او هم باید مخالفت کنیم وگرنه که باید دوباره آقای ... یک دور که انقلاب کردیم که از آمریکا راحت بشویم، آقای خمینی گروگانگیری را انقلاب دوم گفت، آمریکا از پنجره وارد شد، محور سیاست داخلی تا امروز شد .امروز عده ای را دارند محاکمه می کنند، اینها یک زمانی خودشان بر ضد من کودتا کردند، امّا من با تمام وجود از حقوق آنها دفاع می کنم. این رژیم جنایت می کند وقتی اینها را محاکمه می کند در امری که حق آنها بوده. حق داشتند این انتخابات را قلابی بدانند. قلابی هست. من از این حق آنها دفاع می کنم. اما اینها زمانی بر ضد من کودتا کردند. آن یک حساب علی حدة دارد، دفاع از حقوق انسان تقدم دارد، باید از این حقوق دفاع کرد. مال هر کس که می خواهد باشد. خوب، [رژیم]می گوید آمریکا محرک اینها است. یک  مأمورسی آي ایی که نمی خواهیم اسم ببریم را گرفتیم توی زندان است، او طرح داده، اینها اجرا کرده اند. آقا این زندگی نیست که یک ملتی بخواهد بکند، دائم یک قدرت خارجی در کوچکترین امور زندگیش مداخله داشته باشد. از طریق یک قدرت. حالا فردا می خواهیم همین را بطریق دیگری تکرار کنیم؟ خوب حالا با اینها چه کار کنیم؟  

پیشنهاد من اینست که دعوا تمام. ما هیچ وقت هم با آنها دعوا نداشتیم، با دیگران هم نداریم. ما می گوئیم بیایید با هم همسو بشویم، آنها فحش می دهند. [فحش]بدهند. ولی ما به پیشنهاد خودمان باقی هستیم. مرحلهٔ اول هم سوئی، یعنی ما در این خط استقلال و آزادی عمل می کنیم برای اینکه جامعهٔ دموکراتیک پیدا کنیم که مردم ایران حاکم بر سرنوشت خودشان باشند. آنها هم در این خط عمل کنند. مرحلهٔ دوم، مرحلهٔ بررسی است. بنشینیم با هم ببینیم که چگونه عمل شده. واقعاً آنها وابستگی به قدرتهای خارجی را رها کردند؟ آنها و دیگران؟ یعنی همهٔ آنهایی که فکر می کنند ایرانی خودش کفایت ندارد، باید با قدرت خارجی کار این رژیم را ساخت. اگر معلوم شد که بله، یک مرحلهٔ باصطلاح توافق در همکاری. آن مرحله هم انجام شد، مرحلهٔ آخری می ماند شرکت در یک جبهه ای. دیگر مانعی برای همکاری وجود ندارد. در دنیا دشمن ها با هم آشتی می کنند، دلیل ندارد هموطنان ما نتوانند همدیگر را در دوستی و برادری بیابند. اما ترتیب دارد. اینکه  الان بگوئیم به به، با هم رفیقیم و  برادریم و بعد هم فردا ماجراهای گذشته از سر تکرار بشود، نه! چون وقتی قدرت شدی و پای قدرت به میان آمد، کسی که به قدرت وصل است، می زند، پدر جد تو را در می آورد، دوباره بساط را راه می اندازد. ما باید اطمینان پیدا کنیم که مسئله قدرتی توی کار نیست، مسئلهٔ حاکمیت مردم است، و این حاکمیت به مردم بر می گردد. 
http://www.youtube.com/watch?v=zUbAC5DAew8

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire